Tuesday, May 20, 2008

بادم

می خواهم به درختت بپیچم

و زوزه بکشم با برگ هایت/

2 comments:

فهيمه said...

با من سخن بگو پیش از انکه از شعر گفتن باز ایستم
"مایاکوفسکی"

فهيمه said...

خداحافظ درخت کهنسال
فصل من دیگر تمام شده است
نارنجی شده ام
باید تنم را از باد برگیرم
باید خودم را به خاک بسپارم
به ارامگاه ابدییم

کسی چه میداند
شاید خوشبخت تر از اینها بودم
شاید جیرجیرکی در سایه ام آشیانه کند
و یا حتی زادو ولد

چه دلنشین است مردن با آواز جیرجیرک

خداحافظ درخت کهنسال